به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

این وبلاگ مجموعه ای از شعر ها و متن های زیباست که احساس خوبی بهشون دارم...

بوسیدن گل شمعدانی!

يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۱ ب.ظ

توی مبل فرو رفته بودم و یکی از مجلات مدی که زنم همیشه می خرد نگاه می کردم.چه مانکن هایی چقدر زیبا و شکیل و تمنا بر انگیز!

زنم داشت با گلدان شمعدانی که همیشه گوشه ی اتاق است ور می رفت.شاخه های اضافی را می گرفت و بر گهای اضافه را جدا می کرد.از دیدن اندام گرد وقلمبه اش لبخندی گوشه ی لبم پیدا شد؛از مقایسه او با دختر های توی مجله،خنده ام گرفته بود.

....

زنم آنچنان سریع برگشت و نگاهم کرد که فرصت نکردم لبخندم را جمع و جور کنم.

گلدان شمعدانی را برداشت روبرویم ایستاد گفت:"نگاه کن!

این گلها هیچ شکل رزهای تازه ای نیستند که دیروز خریده ام.من عاشق عطر و بوی رز هستم؛جوان،نو رسته،خوشبو و با طراوت.گلهای شمعدانی هرگز به زیبایی و شادابی آنها نیستند. 

اما می دانی تفاوتشان چیست؟

در ریشه هایی که تو خاکند.

رز ها ریشه ندارند دوروزی به اتاق صفا می دهند وبعد پژمرده میشوند،

ولی این شمعدانی ها ریشه در خاک دارند.سعی می کنند همیشه صفا بخش اتاقمان باشند."

چرخی زد و روی یک صندلی راحتی نشست.

کنارش رفتم و گونه اش را بوسیدم.این لذت بخش ترین بوسه ای بود که به گونه یک گل شمعدانی زدم.


دکتر صدر الدین الهی

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۳/۰۹/۳۰
  • ۲۵۲ نمایش
  • حمید توانا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی