به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

این وبلاگ مجموعه ای از شعر ها و متن های زیباست که احساس خوبی بهشون دارم...

باید روز دوم را خوابید...

يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۲۰ ق.ظ

در میان تمام روزهای زندگی 

 از "روز دوم" بدم می‌آید...

روز دوم بی‌رحم‌ترین روز است،

 با هیچکس شوخی ندارد، 

در روز دوم همه‌چیز منطقی‌ست،

حقایق آشکار است و به هیچ وجه نمیتوان سر ِخود را شیره مالید...

مثلا روز اول مهر

همیشه روز خوبی بود،

آغاز مدرسه بود و خوشحال بودیم،

 اما امان از روز دوم...

روز دوم تازه می‌فهمیدیم که

تابستان تمام شده است...

یا مثلا روز دوم بازگشت از سفر، 

روز اول خستگی در می‌کنیم،

 حمام می‌کنیم، 

اما

روز دوم تازه می‌فهمیم که سفر تمام شده است،

طبیعت و بگو بخند با کیف و لذت  تمام شده است...

هرگاه مادر بزرگ نزد

ما می‌آمد و یک هفته می‌ماند،

وقتی که بر میگشت ناراحت میشدیم، 

اما روز دوم تازه می‌فهمیدیم که "مادر بزرگ

رفت" یعنی چه؟

یا وقتی کسی از دنیا میرود،


روز اول خدا بیامرز است و روز دوم عزیز از دست رفته!!


و اما جدایی...

روزِ اول شوکه‌ای .. 

زخم داری

و بیمار میشوی

میشکنی ...

اما دریغ از روز دوم،

 تازه می‌فهمی کسی

رفته...

تازه می‌فهمی حالت  خوب نیست...

تازه می‌فهمی که تنهایی بد است...

روز دوم است که نمیخاهندت

زور که نیست 

دوستت ندارند

طردت میکنند

ترکت میکنند

روز دوم....

باید روز دوم را خوابید...

باید روز دوم را خورد...

باید روز دوم را مُرد...


"کیومرث مرزبان"

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۳/۱۱/۲۶
  • ۲۹۱ نمایش
  • حمید توانا

نظرات (۱)

ووووووووووای من عاشق این متنم
پاسخ:
تقدیم به احساس زیبای شما.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی