یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که یک روز ابری پوشیدمش و موقع بازگشت به خانه باران گرفت ...
گلی شد
چرک و تیره....
و من بی خیال پی اش را نگرفتم به هوای اینکه هر وقت بشویم پاک می شود
ولی نشد ...
بعدها هر چه شستمش پاک نشد ؛
حتی یکبار به خشکشویی دادم که بشویند ولی فایده نداشت !!!
آقایی که توی خشکشویی کار میکرد گفت :
"این لباس چِرک مرده شده!"
گفت :
"بعضی لکه ها دیر که شود ، می میرند ؛ باید تا زنده اند پاک شوند !"
چرک مُرده شد ...
دیگر با تمام زحمت و کوشش پاک نشد که نشد ....
و حسرت دوباره پوشیدنش را به دلم گذاشت !
بعید نیست اگر بگویم دل آدم هم کم ندارد از لباس سفید !
حواست که نباشد لکه می شود ؛
لکه اش می کنند !!!
وقتی لکه شد اگر پی اش را نگیری ، می شود چرک ...
میشود کهنه و میمیرد
هیچگاه پاک نمیشود
تلاش و پیگیری و حسرت ....
یاد آن جمله با مفهوم ...............
.............. به قول صاحب خشکشویی .......
"لکه را تا تازه است ، تا زنده است ، باید شست و پاک کرد ...
بعدها دیر میشود...
پاک نمیشود...
میمیرد...
- ۰ نظر
- ۰۷ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۱۴
- ۲۱۷ نمایش