دنیا زود تمام میشود.....
گابریل گارسیا مارکز در بستر مرگ:
اگر پروردگار فرصت کوتاه دیگری برای زندگی کردن به من میداد،
هر فکرم را به زبان نمیراندم.
اما بیگمان به انچه میگفتم فکر میکردم.
به هر چیزی نه به دلیل قیمت بلکه به دلیل ارزشی که داشت بها میدادم.
کمتر میخوابیدم و بیشتر رویا میبافتم.
راه را از همان جایی ادامه میدادم که دیگران متوقف شده بودند.
ساده لباس میپوشیدم و در افتاب غوطه میخوردم و روح و جسمم را در افتاب پالایش میکردم.
فریاد میزدم که به دلیل پیر شدن نیست که دیگر عاشق نمیشوند بلکه چون عاشق نمیشوند پیر میشوند.
به کودکان بال میدادم اما انها را تنها میگذاشتم تا خود پرواز را بیاموزند.
به سالمندان میگفتم با پیر شدن نیست که مرگ فرا میرسد بلکه با غفلت از زمان حال است.
فریاد میزدم همه میخواهند بر فراز قله کوه زندگی کنند و فراموش کرده اند مهم صعود از قله کوه است.
میگفتم وقتی عاشق میشوی دل بده نه عریانی ات را
و انسان تنها زمانی حق دارد از بالا به پایین نگاه کند که بخواهد افتاده ای را یاری کند.
احساس را بیان کنید و افکارتان را اجرا.
به آنهایی که دوستشان داری بگو چقدر برایت ارزش دارن
و .....دنیا زود تمام میشود....
- ۹۳/۱۱/۲۷
- ۲۲۶ نمایش