به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

این وبلاگ مجموعه ای از شعر ها و متن های زیباست که احساس خوبی بهشون دارم...

وقتى کسى در کنارت هست، خوب نگاهش کن :

به تمام جزئیاتش

به لبخند بین حرف هایش

به سبک ادای کلماتش

به شیوه ی راه رفتن و نشستنش

به چشم هاش خیره شو

دستهایش را به حافظه ات بسپار

گاهی آدم ها آنقدر سریع میروند که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند... ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻳﺮ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﻴﻢ ، ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ . . . !

ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ

ﻳﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺳﺮﺩ ﻏﻨﻴﻤﺖ ﻣﯽﺷﻮﺩ . . . !

ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺳﺨﺘﻴﻬﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . . . !

ﺩﯾﺪﻥ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﺁﺷﻨﺎ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﻏﺮﺑﺖ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽﺷﻮﺩ . . . !

ﻳﮏ ﻋﺰﻳﺰ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺖ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﻣﯽ ﺷﻮﺩ . . . !

ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺮﻭﺩ ، ﺧﻮﺑﯿﻬﺎﯾﺶ ﻋﯿﺎﻥ ﻣﯿﺸﻮﺩ . . . !

ﭘﺎﻳﻴﺰ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ٬ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻗﺸﻨﮓ ﻭ ﻗﺸﻨﮓ ﺗﺮﻣﯽ ﺷﻮﺩ . . . !

ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ،ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﺑﻨﺪ ﺑﺎﺷﯽ ﻏﻨﯿﻤﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ . . . !

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﺸﻮﺩ . . . !

ﯾﮏ ﻟﺒﺨﻨﺪ ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻪ ﺍﯾﯽ ﺭﻭﯾﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ . . . !

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﭼﻴﺰﻫﺎ ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻓﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻗﺪﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ 

ﺯﻧﺪﮔﯽ انقدر ها هم طولانی نیست

تقدیم به دوستانی که هیچ وقت کسی جایشان را پر نمیکند...

  • حمید توانا

تو را دوست دارم

۱۳
ارديبهشت

دوســـــــــت داشـتـنــت ...

بوی باران می دهد

همان قدر بی مقدمه 

همان قدر بی دغدغه 


مـــحــــــــبــت کـردنــت ...

گرمای خورشید می ماند

همان قدر خالصانه

همان قدر عاشقانه


نـــــگـــــــاه کـردنـــــــت ...

زلالی دریا می نگارد

همان قدر نافذانه

همان قدر سِحْرانه


بـــــودنــــــــت ...

حیاتی بودن نبض را برایم می شمارد

همان قدر محتاجانه

همان قدر جاودانه

  • حمید توانا

به خاطر بسپاریم: 

مأموریت انسان در زندگی،تغییر دادن جهان نیست.انسان مأمور تغییر خویشتن است.

ما فرصتی برای دنیا هستیم ، قرار نیست کسی را تکرار کنیم!

زندگی بدون چالش ؛ مزرعه بدون حاصل است و زندگی ما با " تولد" شروع نمی شود؛ با "تحول" آغاز میشود.

لازم نیست  "بزرگ " باشی تا "شروع کنی"، شروع کن تا بزرگ شوی ..

باد با چراغ خاموش کاری ندارد ؛ اگر در سختی هستی بدان که روشنی..

ما فقط برای یک بار جوان هستیم ؛ولی با یک تفکر غلط می توانیم برای همیشه نابالغ بمانیم ..


- و در آخر :

نمی توانیم پیش آمدن لحظات دشوار زندگی را متوقف کنیم؛ اما میتوانیم تصمیم بگیریم زندگی را کمتر سخت بگیریم..

  • حمید توانا

لطفا شاد باشید!

۱۳
ارديبهشت

در میان 27 نوع احساس ، حس " غم " با 120 ساعت ، ماندگارترین حس در بدن انسان است.


محققان بلژیکی : احساسات 19 گانه غم ، شادی ، نفرت ، درماندگی ، حسادت ، آرامش ، اشتیاق ، ستایش ، استراحت و آسودگی ، گناه ، استرس ، غرور ، گیجی ، عصبانیت ، تحریک ، ترحم ، تحقیر ، ترس ، شرم ، انزجار طول عمر مشخصی دارند.


در این میان ،" غم " با 120 ساعت ماندگارترین حس است.


ولی شادی فقط 36 ساعت عمر دارد!! 


از دست دادن یا دوری از عزیزان ، به این دلیل غیر قابل تحمل است که احساس اندوه ناشی از آن ، 240 برابر بیشتر از سایر احساس ها نظیر شرم ، شگفتی و خشم طول می کشد.


حادثه های پی در پی ، اندوه انسان را بیشتر می کند و معمولا مردم ، زمان طولانی تری لازم دارند تا بر آن غلبه کنند بدون آنکه واقعا به ماهیت اندوه خود پی ببرند.


میزان ماندگاری احساس به ترتیب عبارتند از:

غم 120 ساعت

نفرت 60 ساعت

شادی 36 ساعت

درماندگی ، امید ، اضطراب ، ناامیدی و خشنودی 24 ساعت

حسادت 15 ساعت

آرامش 8 ساعت

اشتیاق 6 ساعت


لطفاً شاد باشید!

  • حمید توانا
ساده دل تر تو از این شاعر عاشق دیدی؟

وعده هی وعده و..همّیشه موافق دیدی؟

 

لطفا این دفعه فقط از ته دل راست بگو

مثل من در همه ی عمر تو صادق دیدی؟


این منم ساده ترین شکل غزل در تن رود

زرنگار شب مهتابی و قایق دیدی؟

 

وصف طنّاز گل از قُمری عاشق در باغ

طرح یک بوسه به لب های شقایق دیدی؟


ناز نیلوفر عذرا شده در برکه ی آب

خوابِ گل دیدن یک بلبل وامق دیدی؟

 

این منم راوی تنهایی یک کهنه غزل

مثل من عاشق و از غیر تو فارغ دیدی؟


علی نیاکوئی لنگرودی

  • حمید توانا

فهمیده ام که معمولی بودن شجاعت می خواهد.

آدم اگر یاد بگیرد معمولی باشد

نه نقاشی را میگذارد کنار،

نه دماغش اگر معمولی است را عمل می کند،

نه غصه می خورد که ماشینش معمولی است،

نه حق غذا خوردن در یک سری از رستوران های معمولی را 

از خودش میگیرد،

نه حق لبخند زدن به یک سری آدمها را،

نه حق پوشیدن یک سری لباس ها را.

حقیقت این است که "ترین" ها همیشه در هراس زندگی می کنند. .

هراس هبوط (سقوط) در لایه آدم های "معمولی".

و این هراس می تواند حتی لذت زندگی،

نوشتن، درس خواندن، نقاشی کشیدن، ساز زدن،

خوردن، نوشیدن و پوشیدن را از دماغشان دربیاورد.

تصمیم گرفته ام خودِ معمولی م را پرورش دهم

نمی خواهم دیگر آدم ها مرا

فقط با "ترین"هایم به رسمیت بشناسند.

از حالا خودِ معمولی م را به معرض نمایش می گذارم

و به خود معمولی ام عشق می ورزم

و به آدم ها هم اجازه دهم به منِ معمولی عشق بورزند 


تهمینه میلانی

  • حمید توانا

سهم مردان سرزمینم, نه جفتى جوراب است,نه جواهرى گرانبها,سهم مردان اززندگى ارامشى است که تو بانو به اوهدیه میدهى🌺🍃

ﻣــــﺮﺩ ﻫﻢ ﻗﻠـــــﺐ ﺩﺍﺭﺩ

ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍﯾﺶ ..

ﯾﻮﺍﺵ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺻﺪﺍﯼ ﻗﻠﺐ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ ....

ﻣﺮﺩ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺗﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻘﺶ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﺪ ....

ﺷﺎﯾﺪ ﻧـــﺪﯾــــــﺪﻩ ﺑﺎﺷﯽ ..

ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻟﺒﻮﻡ ﺩﻟﺘﻨﮕﯿﺶ ﻗﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ..

ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺯﻥ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ ...

ﺳﯿﻨــــــــﻪ ﺭﺍ ﺟﻠﻮ ﻣﯿﺪﻫﺪ ..

ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﮐﻠﻔﺖ ﺗﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ...

ﺗﺎ ﻣﺒﺎﺩﺍ ...

ﻟﺮﺯﺵ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ ...

ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ...

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ....

ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﯾﮏ ﺯﻥ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺷﯽ ...

ﻧﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺯﻭﺭِ ﺑﺎﺯﻭﻫــﺎ !

ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻣﯿﺸﻮﺩ ..

ﻭﻟﯽ،ﮔﺮﯾﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ...

ﺑﭽﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ....

ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ...

ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ....

ﺗﻤﺎﻡ ﺁﺭﺯﻭﯾﺶ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫﺎﯾﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ...

ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﻨﯽ ..

ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﯼِ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺗﻮﺳﺖ

ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺗــــﻮ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ .....

.

  • حمید توانا

طنز مردونه!

۱۱
ارديبهشت

ﺯﻥ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﯿﺴﺖ ، ...

ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻭ ﮔﺸﺖ ،

ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺯﻝ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ،

ﻭ ﺩﺭ ﻓﮑﺮﯼ ﻋﻤﯿﻖ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺷﮏﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﻓﻨﺠﺎﻧﯽ

ﻗﻬﻮﻩ ﻣﯽﻧﻮﺷﯿﺪ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ...


ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺷﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ:

ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﺷﺐ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﯽ؟ !


ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :

ﻫﯿﭽﯽ ﻓﻘﻂ ﺍﻭﻥ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﺎﺭﻡ،

۲۰ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﮐﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﻭ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ،

ﯾﺎﺩﺗﻪ ... ؟؟ !


ﺯﻥ ﮐﻪ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ،

ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﺶ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :

ﺁﺭﻩ ،،ﯾﺎﺩﻣﻪ..!!

ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ :

ﯾﺎﺩﺗﻪ ﭘﺪﺭﺕ ، ﻣﺎ ﺩﻭﺗﺎ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﭘﺎﺭﮎ ﻣﺤﻠﻤﻮﻥ ﻏﺎﻓﻠﮕﯿﺮ ﮐﺮﺩ؟

ﺯﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ ﮔﻔﺖ :

ﺁﺭﻩ ﯾﺎﺩﻣﻪ، ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺑﻮﺩ،،

ﻣﺮﺩ ﺑﻐﻀﺶ ﺭﺍ ﻗﻮﺭﺕ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ:

ﯾﺎﺩﺗﻪ ﭘﺪﺭﺕ ﺗﻔﻨﮓ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﻦ ﻧﺸﻮﻧﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :

ﯾﺎ ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﯾﺎ ۲۰ ﺳﺎﻝ ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﻤﺖ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺏ ﺧﻨﮏ

ﺑﺨﻮﺭﯼ ؟

ﺯﻥ ﮔﻔﺖ :

ﺁﺭﻩ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﯾﺎﺩﻣﻪ ﻭ ﺑﻌﺪﺵ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻣﺤﻀﺮ ﻭ !...

ﻣﺮﺩ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺟﻠﻮﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :

ﺍﮔﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯽﺷﺪﻡ !!!

روز مرد مبارک باد

  • حمید توانا

ای مولای من!

نامت بلند است؛

چونان پیشانی‏ ات که خود، معراج آفتاب است 

و رویشگاه ماه ,

آراسته به هزار ستاره روشن 

و روحت،

اقیانوسی است بیکران 

که تلاطم و سکوت،  

بی‏قراری و آرامش

 و خشم و لبخند را به هم آمیخته ,

و در خویش گرد آورده است.

ای مظلوم ترین شخصیت تاریخ!

مولای نخلستان ها و سکوت و چاه!

مولای سرگردان کوچه های مدینه! 


تو را چنان که باید نمی‏ شناسم؛

نه من،

که هیچ کس را یارای شناخت کاملت نیست؛......... 

میلادت مبارک آقای من!

  • حمید توانا

رها باش و با رهایی زندگی کن 

حتی در میان دوز و کلک ....


هر زمان که به جای ترس و اضطراب، 

احساس شادی و آسودگی کردی ؛ 

رها هستی ..

 هر زمان که از عقاید خوب و بد دیگران مستقل باشی؛ 

رها هستی ..

وقتی نیاز به تائید را از دست می دهی و دیگر نمیخاهی خوب یا بد سنجیده شوی ،

رها هستی ...

 وقتی قبول داری که به حد کافی خوب هستی و نیازی به حضور دیگران در کنارت برای رد یا صلاحیت حضورت نداری ،

رها هستی ..

وقتی تسلیم لحظه اکنون می شوی ، تسلیم آنچه هست؛ 

و قبول می کنی که عالم هستی پشتیبان توست .

رها هستی..

وقتی که رنجش ها و غم ها را رها و بخشش را انتخاب می کنی حتی زمانی که فریب بزرگ دوست ها را میخوری ،

رها هستی ..

وقتی سخنان دروغ کسی را میشنوی و به اون این حس رامیدی که فریب خورده ای ، رها هستی ...

وقتی خودت باشی ، در تمام لحظه هایت نیاز بودن با غیر را نکنی ؛

رها هستی..

وقتی بود و نبود انسانها برایت خط زندگی تعیین نکند ،

رها هستی ..

خود را از قید دنیا رها کن ...

خودت باش..

آنگونه زندگی کن که خودت و دلت و خدایت بدانند ،،، رها هستی .....

"دکتر دیپاک چوپرا"

  • حمید توانا