به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

این وبلاگ مجموعه ای از شعر ها و متن های زیباست که احساس خوبی بهشون دارم...

گفت آری

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۲۱ ق.ظ

گفتمش لعل لبت بر روی زردم می گذاری؟
گفت آری
گفتمش میل شراب و جلوه معشوق داری؟
گفت آری
گفتمش چشمان مستت می کند دیوانه ما را
گفت هرگز
گفتمش پس نامه ای از عشق بر ما می نگاری؟
گفت آری
گفتمش خورشید رویت می نمایانی به چشمم
گفت گاهی
گفتمش با یک نگاهت دل رها گردد ز غمها
گفتش شاید
گفتمش ای گل نظر پس می کنی بر روی خاری؟
گفت آری
گفتمش از عشق رویت همچو دریا در خروشم
گفت باید
گفتمش این بحر پر خون را بود آیا کناری؟
گفت آری
گفتمش آیا چو من از درد هجران بی قراری؟
گفت آری
گفتمش در بوستانت کی بنالم تا ببینی
گفت هر دم
گفتمش لعل مذابت را بدستم می گذاری؟
گفت آری
گفتمش با خون نوشتم نامه توصیف حالم
گفت برخوان
گفتمش بر شعر نغزم گوش دل را می سپاری؟
گفت آری
گفتمش بی پرده آیا بازگویم سرجان را؟
گفت برگو
گفتمش با من درمانده میل وصل داری؟
گفت آری

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۳/۰۴/۲۹
  • ۲۱۴ نمایش
  • حمید توانا

نظرات (۲)

سلام 
اصل این شعر حقیر را میتوانید در وبلاگم مشاهده بفرمایید

ممنون
  • مرتضی اسدالهی صابر
  • اصل صحیح شعر در وبلاگ مرتضی اسدالهی  صابر. سرچ کنید موجودست
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی