به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

این وبلاگ مجموعه ای از شعر ها و متن های زیباست که احساس خوبی بهشون دارم...

داستانک "مارمولک"؛

چهارشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۰۶ ق.ظ


     این یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده.


شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد. 

خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. 

این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود.

دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. 

وقتی میخ را بررسی کرد متعجب شد؛ 

این میخ ده سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود!!!

چه اتفاقی افتاده؟

در یک قسمت تاریک بدون حرکت، 

مارمولک ده سال در چنین موقعیتی زنده مانده!!!

چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است.

متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.

در این مدت چه کار می کرده؟ 

چگونه و چی می خورده؟

همان طور که به مارمولک نگاه می کرد،

یک دفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد!!!

مرد شدیدا منقلب شد.

ده سال مراقبت. 

چه عشقی! 

چه عشق قشنگی!!!

اگر موجود به این کوچکی بتواند عشقی به این بزرگی داشته باشد، پس تصور کنید ما تا چه حد می توانیم عاشق شویم....

آیا اصلا می توانیم بدون چشم داشت فقط و فقط عاشق باشیم...

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۴/۰۲/۳۰
  • ۱۴۹ نمایش
  • حمید توانا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی