به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

به نام خدایی که در این نزدیکی است...

رهگذر:کمی آهسته تر!! اینجا زندگیست...!!

این وبلاگ مجموعه ای از شعر ها و متن های زیباست که احساس خوبی بهشون دارم...

۸۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

برگرفته شده از کتاب : «بازیگر زندگی باشیم ،نه بازیچه آن!»


یادت باشد : قبل از پرواز در بیرون،در درون خودت پرواز کن!

از یاد مبر : وقتی چلچله ها برایت آواز می خوانند فرصتی به کلاغ نده تا برایت قار قار کند .

به خاطر بسپار : هر آدمی بهایی دارد ، اگر به کسی بیش از حدش بها بدهی مثل یک جنس بنجل می ماند روی دستت!

فراموش مکن : اگر بدانی و به کار نبندی،هنوز هیچ نمی دانی!

یادت باشد : یک تکه سنگ در میان راه برای ناموفق ها یک مانع است وبرای موفق ها یک علامت و نشانه!

همچون استخوانی باش تا هیچ گلویی تو را به آسانی فرو ندهد و همچون نسیمی باش که بر همه بورزی!

به خاطر بسپار : قوی کسی است که ، نه منتظر می ماند خوشبختش کنند و نه اجازه می دهد بدبختش کنند.

-آرزویی رفیع تر از آرزوی راست قامت ایستادن ، کمی خم شدن و دیگران را بلند کردن است .

وقتی در زندگی به یک در بسته رسیدی نترس و ناامید نشو، چون اگه قرار بود در باز نشود به جای در، دیوار می گذاشتند.

– گاهی اوقات برای فرار از تمامی کلیشه هاآنقدر بر خلاف جهت حرکت می کنیم، که خود کلیشه می شویم !

– یادت باشد : وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده.

– اگر فرصتها پشت در خانه شما نمی آیند، در دیگری بسازید .

– چرا وقتی که همین حالا یک اصل هستید، سعی می کنید کپی باشید؟

-کاری نکن که فردا روی سنگ قبرت بنویسند:کسی در زیر این خاک خفته که همواره تصمیم داشت ،فردا شاد و خوش باشد!

– حاصل ضرب توانایی در ادعا همیشه یک عدد ثابت است،هر قدر توانایی بیشتر باشد ،ادعا کمتر است و هر قدر ادعا بیشتر باشد، توانایی کمتر!

-فراموش مکن : برای بلند شدن باید خم شد،اگر گاهی مشکلات تو را خم کرد،بدان آغاز ایستادن است.

-یادت باشد : کسی که می خواهد با عقاب ها پرواز کند، هیچ وقت با مرغابیها شنا نمی کند!

-فراموش مکن : کسی که اشتباه نمی کند،از کسی دستور می گیرد که همیشه اشتباه می کند!

– خوشی با خوبی فرق دارد، به خاطر خوبیها از خیلی خوشیها باید گذشت .

– یادت باشد : تنها راه آغاز کردن ،همان آغاز کردن است!

– باید به گونه ای زندگی کنی که حتی از فروختن طوطی ات به وراجترین و شایعه پراکنترین آدم محله ابایی نداشته باشی.

  • حمید توانا

دکتر شریعتی :


« کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ، آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !... 


چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم . »



«پناه»

میبرم «به خدا»،


از عـیبی که،

«امروز» در خود می بینم،


و

«دیروز»

«دیگران را» به خاطر،

«هـمان عیـب» ملامت کرده ام.


محتاط باشیم، در  «سرزنش» و «قضاوت کردن دیگران».


وقتی

نه از «دیروز او» خبر داریم و نه از "فردای خودمان"

  • حمید توانا

"قانون دانه"

۰۷
ارديبهشت
داستان زندگی همه ی ما ....
"قانون دانه"

نگاهی به درخت سیب بیندازید. 
شاید پانصد سیب به درخت باشد که هر کدام حاوی ده دانه است.
 خیلی دانه دارد نه؟ 
ممکن است بپرسیم:

چرا این همه دانه لازم است تا فقط چند درخت دیگر اضافه شود؟

اینجا طبیعت به ما چیزی یاد می دهد.
 به ما می گوید:
اکثر دانه ها هرگز رشد نمی کنند.
 پس اگر واقعاً می خواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.

از این مطلب می توان این نتایج را بدست آورد:

 -  باید در بیست مصاحبه شرکت کنی تا یک شغل بدست بیاوری.

 - باید با چهل نفرمصاحبه کنی تا یک فرد مناسب استخدام کنی.

 - باید با پنجاه نفر صحبت کنی تا یک ماشین، خانه، جاروبرقی، بیمه و یا حتی ایده ات را بفروشی.

 - باید با صد نفر آشنا شوی تا یک رفیق شفیق پیدا کنی.
رفیقی که برایت جان و دل شود ..

وقتی که «قانون دانه» را درک کنیم دیگر ناامید نمی شویم و به راحتی احساس شکست نمی کنیم.

قوانین طبیعت را باید درک کرد و از آنها درس گرفت.

در یک کلام

افراد موفق هر چه بیشتر شکست می خورند، دانه های بیشتری می کارند.🍏
قدر دانه های کاشته شده ات را بدان ....
  • حمید توانا

ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ مراکز درمان روانی ﺭﻓﺘﻢ !

ﺑﻴﺮﻭﻥ مرکز ﻏُﻠﻐﻠﻪ ﺑﻮﺩ . 

ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺳﺮ ﺟﺎﯼ ﭘﺎﺭﮎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﯾﻘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ . 

ﭼﻨﺪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﺴﺎﻓﺮﮐﺶ ﺳﺮ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺍ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺴﺘﮕﺎﻥ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﻟﻄﻒ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩﻧﺪ .

دو نفر بدون ملاحظه جوکی زشت ﺭﺍ از موبایلشان برای هم میخواندند و نعره زنان میخندیدند . 

تعدادی دیگر مشغول چشم چرانی نوامیس هم بودند . 

ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﺗﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﺪﻡ ، ﺩﯾﺪﻡ ﺟﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﭘﺮﺩﺭﺧﺖ . ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﻤﮑﺘﻬﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻣﻼﻗﺎﺕﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﻭﮔﻮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ .

ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : 

ﻣﻦ ﻣﯽﺭﻭﻡ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﻤﮑﺖ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯿﻨﺸﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪ با هم ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﯿﺪ . ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺯﯾﺮ ﭘﺎ ﻟﻪ ﺷﻮﺩ . 

ﺁﻣﺪ و ﺁﻫﺴﺘﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮐﻒ ﺩﺳﺘﺶ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﻭﺩ !

ﻭ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻢ ...

 " ﺗﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ " 

ﺍﯾﻨﻮﺭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺁﻧﻮﺭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ... !؟

  • حمید توانا

تو یه کوچه ای چهار تا خیاط بودند...

همیشه با هم بحث میکردند.. یک روز، اولین خیاط یه تابلو بالای 

مغازه اش نصب کرد. روی تابلو نوشته بود "بهترین خیاط شهر"

دومین خیاط روی تابلوی بالای سردر مغازش نوشت "بهترین خیاط کشور" 

سومین خیاط نوشت "بهترین خیاط دنیا"

چهارمین خیاط وقتی با این واقعه مواجه شد روی یک برگه کوچک با یه خط کوچک 

نوشت "بهترین خیاط این کوچه"

آری؛ قرار نیست دنیامون رو بزرگ کنیم که توش گم بشیم،

تو همون دنیایی که هستیم میشه خودمون رو بزرگ نشون بدیم!!!♡

راهکارهاى آزموده شده براى سلامتى جسم و روح  توسط پرفسور سمیعی:


1-افرادى که ازشون رنج دیدى یا متنفرى از ته دل ببخششون. بخشش همه دنیا رو تا به خودت کمک کنى براى رشد و سلامتى


2-در مورد شخصیت دیگران قضاوت نکن و چشمه احساساتت را به بیرون کور کن


3-براى همه جهان عمیقا طلب سلامتى و ثروت بیکران کن


4-هر چیزى که تو رو به خدا نزدیکتر میکنه را سریعا انجامش بده


5-تکه کلام ثانیه به ثانیه ات شکرگذارى سلامتى عالى باشه.در خواب هم باید شکرگذارى کنى


6-تاکید میکنم دائم الوضو باشید که منافذ چاکرایی و انرژى را پاکسازى میکنه.تحقیقات داشتم و نتایج شگفتى گرفتم


7-هر روز 3 نوبت فیلمهاى کمدى ببینید و  بخندید تا گونه هایتان از خنده درد بگیرند


8-تمرکزتان را روى سلامتى 50 برابر کنید و اصلا با هیچکسى حتى خدا هم در مورد بیمارى حرفى نزنید.

9-تجسم سلامتى خودتان را به تصویر بکشید و شاکر باشید 

اگر سلامتى مى خواهى

اگر عشق مى خواهى

اگر شادى مى خواهى

اگر ثروت مى خواهى

اگر آرامش مى خواهى

و........ 

دو مسئله را کاملا جدى بگیر


1-تجسم خلاق روزانه

2-شکرگذارى مداوم

  • حمید توانا

پند و قند :

۰۴
ارديبهشت


(*( با خواهرت )*)

شوخی کن، ماچش کن، بغلش کن،  حمایتش کن واحترامش رو حفظ کن.


(*( داداشتو )*)

محکم بزن به سَر شونش وبگو مخلصیم ، هواشو داشته باش خصوصا وقتی تنهاست وکمک نیاز داره .


(*( مامانتو )*) کاری کن پیش دوستاش پُزتو بده، کیف کنه از داشتنت ، واسش هدیه بخر ، ازش بخواه دعات کنه ،وگاهی یواشکی پاهاشو ببوس


(*( باباتو )*)

بغل کن، چاییشو بده دستش، بگو برات از تجربه هاش بگه، بشین پای حرفش وخاطره هاش ،گاهی هم دستاش رو ببوس .


(*( دوستت )*)

اگه تنهاست، اگه غم داره تو دلش ،اگه مشکلی داره، تو هواشو داشته باش و تنهاش نذار...


(*( همسرت )*)

رو بغل کن بهش بگو چقدر دوستش داری، اگه از دستش دلگیری به این فکر کن که اون توی تمام آدمای دنیا تو رو برای ادامه زندگی انتخاب کرده،

پس ، ازش تشکر کن و بهش وفادار باش.


(*( باور کنیم )*)

روزی هــــــــــــــزار بار میمیره، کسی که فکر میکنه برای کسی مهم نیست...


هوایِ هم رو داشته باشیم ..

حتما بهـــــــــــتر میشه ...

شاید یه روز دیگه وقت نباشه ...

شاید ما نباشیم

شاید اون نباشه...

و دیدنش آرزومون بشه‌...

وقت کمه.

زندگی کوتاست !!!!!*

  • حمید توانا

ما بدهکاریم به یکدیگر....


وبه تمام "دوستت دارم"های ناگفته ای که پشت دیوار غرورمان ماندند....


وما آنها رابلعیدیم تانشان دهیم که منطقی هستیم..


وبدهکاریم به تمام "نگاههایی"که از چشمان هم دزدیم تانشان دهیم اسیر عشق نیستیم .... 


وبه" دستهایمان"که نوازش رااز آنها دریغ کردیم تامبادا مهرمان بردیگری نمایان شود...


وبه "نفس هایمان"که حبسشان کردیم تابه شماره افتادنشان خبر از سر درونمان ندهد....


وبه "احساسمان"که اجازه ندادیم بر زبانمان جاری گردد تامبادا کلامی از محبت گوش جانانمان رابنوازد و قلب عاشقش راگرما بخشد....


وبدهکاریم به "قلب دردمند"و"روح خسته"ی عزیزی که باکلامی از امید آرامش نکردیم و باواژه ای ازعشق به وجودسردش گرمای محبت  نبخشیدیم....


و ما بدهکاریم حتی به "افکارمان"...که به عمد گسستیمش از نقش و یا دویارمان، که فراخ باشد "..آن"


و آزاد باشیم "ما".و آسوده باشد آن" وجدان"نخ نما.

میزبان دیگری بودن....


آری ....

نمیدانم به چند نفر بدهکارم و چندین نفر به من بدهکارند....

فقط میدانم که

'

'

'

                           """""ما به همدیگر بدهکاریم..."""""

  • حمید توانا

نقطه سر خط...

۰۴
ارديبهشت

پدرم میگفت:


محبتت را به برگ ها سنجاق مزن


که باد با خود می بَرد...


محبتت را به آب جویی بریز


که با ریشه ها عجین شود...


ریشه ها هرگز اسیر باد نیست...




مادرم میگفت:


پروانه ی محبتت را


به تار عنکبوتی بینداز که سیر نباشد...


محبتت را به خانه ی دلی بنشان


که خیال بیرون شدن ندارد...



و افسوس!...یاد معلمم بخیر...


هر وقت به آخر خط 


میرسیدم میگفت:


نقطه سر خط...


مهربان تر از خودت


با دیگران باش...

  • حمید توانا

حال خوش یعنی چه؟

ازخودم پرسیدم!

ودلم پرشد ازآوازبهار...

زندگی مال من است

من خدارادارم

عشق رامیفهمم


خوشی خاطره درحس من است!

حال خوب این نفس رفته وبرآمده است

این نگاهی که درآئینه و آب

روشنی های ترامیبیند

وبه پایان شب ایمان دارد..

حال خوش یعنی من،به کسی مینازم،

که درآغوش ونوازش هایش ؛ جا برای همه هست!

من خدارادارم

ودلم روشن ازامیّدِ شکفتن هایی ست

که به اندوه خزان میتابد

حال خوب یعنی تو!

زندگی، دوست،نگاه ،شعر

ویک پنجره ی بارانی

که خدامیبارد

باورِاینکه دراین جای شلوغ!

درهیاهوی نفس گیرزمین!

دست من دست خداست

حال خوش یعنی این!....

  • حمید توانا

به خودت بگو!

۰۴
ارديبهشت

من ﺍﺯ این ﺷﻨﺒﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ!

ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺟﺴﻢ ﻭ ﺭﻭﺣﻢ ،

ﻣﻬﺮﺑﺎنى ﻫﺎ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ...


ﻭ ﺍﺯ ﻳﻜﺸﻨﺒﻪ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ، ﻗﺮﺍﺭى ﺗﺎﺯﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ...

ﺗﺒﺴﻢ ﻫﺪﻳﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ...

ﻭ ﺩﺳﺘﺎنی ﻛﻪ مى ﺑﺨﺸﻨﺪ...


ﺩﻭﺷﻨﺒﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ، 

ﻣﻦ ﻋﻬﺪ مى ﺑﻨﺪﻡ...

ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺑﻨﺪﻩ ﺍى ﺑﺎﺷﻢ، ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻮﺭى ﻛﻪ مى ﺧﻮﺍﻫﺪ...


ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎنى ﻫﺪﻳﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ...

ﻭ مى ﺑﺨﺸﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ کسانى ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺳﺨﺖ ﺁﺯﺭﺩﻧﺪ...


ﻭ ﺩﺭ چهاﺭﺷﻨﺒﻪ ى ﺍﻳﻦ ﻫﻔﺘﻪ ى ﺯﻳﺒﺎ ﻛﻪ مىﺁﻳﺪ،

ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎﻳﺶ ﺷﻜﺮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮔﻔﺖ...


ﻭ ﺩﺭ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻴﺰى ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺷﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ،

و به یاد رفتگان  خیراتى از حسرت بى دوست بودن را ، 

نثار دوست خواهم کرد ...


و در جمعه ،

ﺑﺎ ﺭﺿﺎﻳﺖ، ﺯﻧﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ....

ﺑﺎ ﺳﺨﺎﻭﺕ، ،ﻣﻬﺮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ...

ﺑﺎ ﺳﻌﺎﺩﺕ، ﺑﻬﺮﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﺩ...


و هفته ای اینچنین بر تو ، و بر من ، ماه خواهد شد...

سال خواهد شد...


  • حمید توانا